۲۲.۱۲.۹۱

487

شاعر می‌فرماید این حرفا همه ش خواب و خیاله. و درست می‌فرماید. حرف چون باد هواست، و هی در حرکته، و عوض میشه، نه به چیزایی که میاره اعتباری هست، نه به چیزایی که می‌بره. حرف را عرض می‌کنم. باد هواست. یه چیزایی میاره، ولی اینکه بفهمی چی میاره، بفهمی چیایی که میاره رو باید نذاری ببره، چیا رو بدی ببره، . به طور کلی شناسایی چیزایی که روی حرف، که همون باد هواست، سوار میشن، خودش یک هنر بزرگه. خواب و خیال هم به همین شکل. خواب و خیال تا وقتی خواب و خیاله، باد هواست. چرا؟ چون داره میاد و میره. اون چیزی که بعد از خواب یادت میاد، یا اون چیزی از خیال که واقعی میشه، اون چیزایی که نباید یادت بیاد، نباید واقعی بشه، اینا رو باس تمرین کنیم از طریق تکرار یاد بگیریم و بشناسیم، و زیر نظر مربی، دستورات کاپیتان را مو به مو اجرا کنیم، که بعد تازه ببینیم اگر یک روزی لخت شدیم به هوای آب‌تنی بریم جلو، سر حرفو با ندیمه ش وا کنیم، خانمش میل داره صیغه بشه؟ یا نه؛ ولی خب تا آن روز، بنده پیشنهاد می‌کنم بنشینیم و صبر پیش گیریم، دنباله‌ی کار خویش گیریم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر