۴.۱۲.۹۳

695

نباته اومد جلو گفت آقا من! آقا من من! گفتم شما چی عزیز دلم؟ گفت منو بنداز تو چایی.  گفتم چرا؟ گفت بنداز دیگه، می‌خوری حال میدیم. گفتم چشم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر