۱۸.۸.۹۳

675

می‌فرماد: می‌دونی؟
عرض می‌کنیم: نه. چیو؟
می‌فرماد: اول باید می‌پرسیدی چیو بعد اگه ما می‌گفتیم چیو، می‌گفتی آره یا نه. از اول نگو نه.
عرض می‌کنیم: خب چیو؟
می‌فرماد: نه. اینجوریم نه.
عرض می‌کنیم: چیو؟
می‌فرماد: نه دیگه ریدی توش.
عرض می‌کنیم: بریم از اول؟
می‌فرماد: نه، ... ولی می‌دونی؟
عرض می‌کنیم: چیو؟
می‌فرماد: نمی‌دونی دیگه. اگه می‌دونستی که نمی‌گفتی چیو.
عرض می‌کنیم: خب آخه چیو؟ چطور؟ چی شده؟
می‌فرماد: اگه بدونی، وقتی میگن "می‌دونی؟" که می‌دونی. من می‌گم، شما تا آخرشو می‌خونی. شما بگی من می‌خونم. اگرم ندونی که نمی‌دونی دیگه. گفتنش فایده نداره.
عرض می‌کنیم: جسارتاً برعکسش نیست؟
می‌فرماد: چطور؟
عرض می‌کنیم: که مثلاً اگه بدونیم که می‌دونیم دیگه، چرا بگیم؟ وقتی ندونیم باید بگید بدونیم دیگه.
می فرماد: نه فدات شم. اون یه چیز دیگه ست. اینی که من میگمو باس بدونی تا بگم. ینی تا ندونی نمیشه.
عرض می‌کنیم: مگه چیه؟
می‌فرماد: نمی‌دونم.
عرض می‌کنیم: چطور؟
می‌فرماد: اینطور! [و بلند میشه بشکن دودستی میزنه و از این قبیل کارها و قاه قاه می‌خنده و می‌شینه] حالا شما چطور؟
[ما بلند می‌شیم می‌ریم دوتا چایی زعفرون می‌ریزیم میاریم، با رطب، می‌شینیم]
عرض می‌کنیم: اینطور!
می‌فرماد: پس می‌دونی. می‌دونستم می‌دونی.
عرض می‌کنیم: چطور؟
می‌فرماد: آخه همه می‌دونن.
عرض می‌کنیم: چیو؟
می‌فرماد: نمی‌دونم.
مام دیگه نمی‌دونیم دیگه. می‌شینیم. نشستیم دیگه. چه کاریه.
 

۲ نظر:

  1. بی‌اغراق این نوشته شاه‌کارِ تاریخ بود و به نظرم باید متنِ سخن‌رانیِ روحانی در نشستِ سازمانِ ملل سالِ‌ دیگه باشه. اینو بخونه نماینده‌ی اسرائیل از پشتِ در میاد بیرون می‌ره طرفِ نماینده‌ی فلسطین می‌گه «گه خوردیم گه خوردیم. بیاین همه‌ش مالِ شما» نماینده‌ی فلسطین اشکِ چشماشو با کراواتش پاک می‌کنه می‌گه «نه بابا اصلن از اولم مالِ بابایِ شما بوده. ما یه مدت اومدیم نشستیم الانم چند جا سپرده‌م، پیدا کنیم بلند می‌شیم»...
    خلاصه جدن عالی بود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. باور بفرمایید حاج آقا، که اگه اینطوری باشه که اصلاً خیلی همه چی خوب میشه که. مث سابق که گوشت می‌خریدیم کیلویی پنج قرون.
      دم شما گرم انصافن.

      حذف