نه زندگی، نه مرگ، و نه هیچ فریبی
در کار نیست.
اندکی نیاز هست
به زندگی، به مرگ و فریب.
کم
خیلی کم
همانقدر کم که کافی ست جگر را به آتش نشان داد
یا آتش را به جگر.
خامش هم البته خوشمزه ست
به خصوص با نمک.
فریفتنْ مرا
کشتنْ مرا
حتی
زنده کردنْ مرا
نمکی از نمکدان تو
بر تکهای جگر
کفایت است.
آتش،
خودت هستی.
در کار نیست.
اندکی نیاز هست
به زندگی، به مرگ و فریب.
کم
خیلی کم
همانقدر کم که کافی ست جگر را به آتش نشان داد
یا آتش را به جگر.
خامش هم البته خوشمزه ست
به خصوص با نمک.
فریفتنْ مرا
کشتنْ مرا
حتی
زنده کردنْ مرا
نمکی از نمکدان تو
بر تکهای جگر
کفایت است.
آتش،
خودت هستی.
فريفتن مرا، كشتن مرا، زنده كردن مرا... معنيشو نميفهمم
پاسخحذفبرای فریفتن من و الخ منظور بود. ابتر شده گویا. دو سه جا دیدیم "را" را به معنی "برای" به کار برده ن، گفتیم مام ببریم که ناکام از دنیا نریم.
حذفمنم همين فكرو كردم، فقط شك داشتم بين "مرا" و "مراست". نه اتفاقا خوبه، قشنگ شده. من كه خوشم اومد :)
پاسخحذفحالا اين شعره يا شبه شعر؟
واقع امر را بخوام بگم هیچی نیست. حرفه فقط. حرف خاصی هم نیست حتی.
حذفيعني عاشق اين تواضعتم به خدا :)
پاسخحذف