آخه داشت کسشر میگفت مهندس. حالیته؟ نمیفهمین که شما این چیزا رو. برو مهندس. برو سر به سر ما نذار که تیزیمون هنوز تیزه و دستمون قد یکی دوتا خط دیگه جون داره. خودمونم که میدونی، تشنهی آب خنکیم. برو. برو وانسّا. آ بدو ماشالا.
میبینی آقا جعفر؟ میبینی حال و روز ما رو؟ میبینی این آدما رو؟ قاطی نمیشدم الآن اندازه اون چارتا شیوید رو کله ش بخیه رو خیکش بودا. ئه ئه ئه. میگه چرا ایشان را زدید. زدم که زدم. به تخمم که زدم. واسه دل خودم زدم. تو که نمیفهمی. تو نه ها، آقا جعفر، اونو میگم.
حالا این آتیش شما چرا انقد سرده یه ساعته یه کتری رو جوش نیاورده؟
دس خودم نیست آقا جعفر. دس خودم نیست. تو که می دونی.
بیخیال.
میبینی آقا جعفر؟ میبینی حال و روز ما رو؟ میبینی این آدما رو؟ قاطی نمیشدم الآن اندازه اون چارتا شیوید رو کله ش بخیه رو خیکش بودا. ئه ئه ئه. میگه چرا ایشان را زدید. زدم که زدم. به تخمم که زدم. واسه دل خودم زدم. تو که نمیفهمی. تو نه ها، آقا جعفر، اونو میگم.
حالا این آتیش شما چرا انقد سرده یه ساعته یه کتری رو جوش نیاورده؟
دس خودم نیست آقا جعفر. دس خودم نیست. تو که می دونی.
بیخیال.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر