۴.۱۲.۹۳

687

ای بابا دکتر جون، شما که دیگه جوونای این دوره رو خوب میشناسی. اصن هیچی حالیشون نیست. من خودم دیروز، خدا شاهده، از انقلاب سوار اتوبوس شدم با این پادرد و کمردرد و بدبختی، تو بگو یه نفر سرشو بالا کنه بگه پدرجان بیا بشین. همه سراشون تو موبایل و وایبر و کوفت و زهر مار. ای بر باعث و بانیش لعنت. جوون ماشالا مث شاخ شمشاد، مث سرو و صنوبر، منو که می‌بینه چشاشو می‌بنده مثلاً خوابم. همونجا می‌خواستم با عصا بکوبم تو سرش با لگد پرتش کنم بیرون، دیگه آ سد ممدسن وساطت کرد دوتا تیکه انداختیم مسخره شون کردیم به خیر گذشت. چاییت سرد نشه.
دکتر راستی این منشیت مجرده؟ چجوریاس؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر