آخه من نمیدانم؛ آدمی که خودش در اشتباه است، اولاً از کوجا میداند در اشتباه است؟ و ثانیاً چرا فکر میکند میتواند به بقیهء کسانی که در اشتباهند بقبولاند آنها هم در اشتباه هستند؟ اصلاً از کوجا معلوم آنها در اشتباه باشند؟ این اشتباه، خودش چیست؟ چرا ما باید در آن باشیم؟ اگر در آن نیستیم، چرا فکر میکنیم در آن هستیم؟ اگر در آن هستیم، از کوجا میدانیم در آن هستیم؟ چطور میخواهیم از آن خارج بشویم؟ نمیدانم؛ من هیچ چیز نمیدانم؛ من یک اسیرم؛
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر