خریطهی کوچکی که در آن پول میریزند و یا در آن نوشتجات و اسناد و کاغذهای کاری را میگذارند و عموماً از ابریشم و پارچههای ظریف دیگر آن را می سازند؛
۲۱.۷.۹۱
318
یه روز یه آقایی تصمیم میگیره از تعارف کم کنه و بر مبلغ بیافزایه، بعد تو راه که داشته میرفته ماشین میزنه بهش میره به رحمت خدا؛ آدم از دو دیقه بعدش خبر نداره...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر