در قدیم، بنده خاطرم هست یک سینی داغ میذاشتن به عنوان درب دیگ، و روش یه
چیزی درست میکردن به نام نزدیگ. این کلمهی نزدیک از اونجا میاد.
مثلاً طرف میگفته ته دیگ؟ بعد میدیده دوره، تا دربیاره طول میکشه. میگفته نه. همین نزدیگ بده قربون دستت.
بعد این دیگه میچرخه برا خودش میشه نزدیک امروزی.
مثلاً طرف میگفته ته دیگ؟ بعد میدیده دوره، تا دربیاره طول میکشه. میگفته نه. همین نزدیگ بده قربون دستت.
بعد این دیگه میچرخه برا خودش میشه نزدیک امروزی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر