میفرماد: میبینی کار دنیا رو؟
عرض میکنیم: کودوم کارشو؟
میفرماد: همین کار اخیرش. همین سرد شدن هوا.
عرض میکنیم: بلی. دیدیم. اتفاقاً صابونشم در بدو ورود به تن ما مالید.
میفرماد: چطور؟
عرض میکنیم: غافلگیرمون کرد، سرما رو داد خوراکمون. بیاحتیاطی کردیم، لباس گرم نپوشیدیم...
میفرماد: همین. همین این خودش کار دنیاست. میبینی؟
عرض میکنیم: این که ما مریض شدیم؟
میفرماد: خیر. این که شوما هوا که سرد میشه لباس بیشتر میپوشین. لباس گرم میپوشین. واسه درختا برعکسه؛ اینه اون کار دنیا که عرض کردم. اینه که میگن کار دنیا برعکسه؛
عرض میکنیم: بعله. غریب روزگاری شده. سابقم اینطوری بود؟
میفرماد: سابقم اینطوری بود، از اول اینطوری بوده. تا آخرم اینطوری میمونه.
عرض میکنیم: پس اینکه میگن دنیا اینطوری نمیمونه چیه داستانش؟
میفرماد: دنیا که اینطوری نمیمونه. دنیا عوض میشه. مثال میو میو. ولی کارش که عوض نمیشه که... بازم مثال میو میو که عوض میشد، ولی عوض میشد تا همون کاریو که میخواست بکنه بکنه..
سرفه میکنیم.
میفرماد: چایی بخور گلوت نرم بشه.
عرض میکنیم: چشم. میخوریم.
میفرماد: همین الآن پاشو بریز بخور.
عرض میکنیم: چشم.
میفرماد: برا منم بریز بیار.
عرض میکنیم: چشم.
میفرماد: چشمت بی بلا؛
نمیدونستم روح درختم چایی میخوره. وقتی روح درخت چایی میخوره لابد روح آدمم چایی میخوره دیگه، نه؟ یعنی بعد مرگمونم میتونیم بیایم زمین با اهل و عیال چایی بخوریم؟ خیلی خوبه که اینجوری :)
پاسخحذفچایی خوردن ارواح فرق داره. در مورد روح آدم بنده هیچ اطلاعی ندارم که میتونه یا نه..
حذف