از دیشب که کشتی غرق شده، هر کدوم از خدمه به یه تیکه چوب دست انداختن. صب
موفق شدیم چوبا رو با طناب به هم وصل کنیم لااقل گُم نکنیم همو.. کاپیتان
توتوناشو پهن کرده جلو آفتاب. از یه طرف میخواد نمش بره، از یه طرف مواظبه
خیلی خشک نشه. اصاب مصاب تعطیل. البته اینم بگم که این سومین کشتیمونه که
در این سالها در اثر طوفان غرق میشه. عادت داریم. خوب میدونیم چیکار
کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر