در زمان کودکی بنده، خانهء ما در اواسط یک خیابان بود. خیابان طولانیای هم بود دست بر قضا. بعد آن سرش که به مرکز شهر نزدیکتر بود، میشد سر خیابان، و آن یکی سرش میشد ته خیابان. در هر کدام از دو سر این خیابان، یک سنگکی بود. هنوز هم هست البته آنطور که بنده اطلاع دارم. سنگکی سر خیابانی، و سنگکی ته خیابانی. بر سر در تنور سنگکی سر خیابانی نوشته بود: «در این درگه که گه گه که که و که که شود ناگه، مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه» در حالی که بر سر در تنور سنگکی ته خیابانی نوشته بود: «زهد با نیت پاک است نه با جامهء پاک، ای بس آلوده که پاکیزه روانی دارد»؛
میخواهم از همین تریبون از مالکان و دست اندرکاران هر دو سنگکی تشکر کنم؛ حقی بزرگ بر گردن من دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر