۳۰.۲.۹۱

187


در زمان کودکی بنده، خانهء ما در اواسط یک خیابان بود. خیابان طولانی‌ای هم بود دست بر قضا. بعد آن سرش که به مرکز شهر نزدیکتر بود، میشد سر خیابان، و آن یکی سرش میشد ته خیابان. در هر کدام از دو سر این خیابان، یک سنگکی بود. هنوز هم هست البته آنطور که بنده اطلاع دارم. سنگکی سر خیابانی، و سنگکی ته خیابانی. بر سر در تنور سنگکی سر خیابانی نوشته بود: «در این درگه که گه گه که که و که که شود ناگه، مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه» در حالی که بر سر در تنور سنگکی ته خیابانی نوشته بود: «زهد با نیت پاک است نه با جامهء پاک، ای بس آلوده که پاکیزه روانی دارد»؛
میخواهم از همین تریبون از مالکان و دست اندرکاران هر دو سنگکی تشکر کنم؛ حقی بزرگ بر گردن من دارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر